تبلیغ

دانلود بازی کامپیوتر

.

دانلود انیمیشن دوبله فارسی

.



لینک های خراب را در قسمت نظرات گزارش دهید. (در کمترین زمان ممکن اصلاح میشود.)
مطالب " مهدویت "مقالات مذهبی

محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

امتیاز یادت نره

محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

(بسم الله الرحمن الرحیم)

محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

۱٫ هفتۀ گذشته، کارشناس مسائل عرب: پایان حکومت سعودی‌ها با شکست محمد بن سلمان در داخل و خارج
دکتر صادق الحسینی کارشناس مسائل عرب: از آنچه بر تحولات در داخل عربستان و منطقه و نیز آنچه در باتلاق جنگ پوچ در یمن می‌گذرد، می‌توان فهمید که سلمان آخرین پادشاه آل‌سعود خواهد بود و محمد بن سلمان پس از شکست در همه سطوح داخلی و خارجی توسط آمریکایی‌ها طی یک درگیری داخلی به کنار رانده می‌شود. به دنبال آن نه تنها با پایان به کارگیری دین برای ادامه حکومت عربستان روبرو خواهیم شد، بلکه شاهد پایان تاریک حکومت این سلسله بر حجاز باشیم که نامش “حکومت سوم عربستان” است. (٩٦.٩.٢٣- مرآة الجزیره)

متن کامل خبر:

سلمان آخرین پادشاه آل سعود خواهد بود و پسرش محمد توسط آمریکایا در طی یک درگیری داخلی به کنار رانده می شود!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر،  شبکه الجزیره عربی با دکتر صادق الحسینی پژوهشگر و کارشناس مسائل عرب، گفتگوی مفصلی داشته است که مشروح آن در ادامه می‌آید:

netpaak.ir telegram محمد بن سلمان و پایان حکومت سعودی‌ها + حدیثی معتبر در علائم ظهور

عرصه سیاسی منطقه ای شاهد تحولاتی سریع شده است که سایه خود را بر نظام های سیاسی و به ویژه حکومت عربستان سعودی که در محاصره بحران های سیاسی، امنیتی و اقتصادی قرار دارد، انداخته است. امری که موجب عقب نشینی و شکست توطئه های ساختگی این کشور مانند حمایت از گروه های تروریستی در عراق و سوریه، و جنگ وحشیانه بر علیهیمن گردیده است. همچنین در سطح داخلی می توان به تیره تر شدن روابط میان خاندان حاکم در برابر سیاست های محمد بن سلمان در اداره کشور در دو سطح داخلی و خارجی که پس از کنار گذاشتن محمد بن نایف ولی عهد و وزیر کشور سابق به اوج خود رسید و به دنبال آن بن سلمان ولی عهد تخت پادشاهی در ریاض شد، نیز اشاره کرد. آقای دکتر محمد صادق الحسینی معتقد است که همدستی با تل آویو مانند طناب داری خواهد بود که به گردن محمد بن سلمان ولی عهد بسته شده است و او موفق نخواهد شد حتی زمام امور را نیز به دست بگیرد.

برنامه آینه الجزیره با آقای دکتر حسینی پژوهشگر مسائل منطقه ای و کارشناس امنیت ملی جهان عرب مصاحبه ای طولانی در خصوص تحولات منطقه ای و ابعاد آن، تاثیر این تحولات بر آینده و سرنوشت خاندان حاکم آل سعود و مکانیسم هایی که می تواند پیامدهای جدی بر مقامات عربستان سعودی بر جای بگذارد انجام داده است که این گفتگو بدین شرح است:

آیا حکومت عربستان سعودی کماکان می تواند مشروعیت سیاسی خود را از طریق به کارگیری دین برای رسیدن به اهداف و طرح های خود در داخل و خارج حفظ و تثبیت نماید به ویژه پس از موضع گیری سیاسی اخیر خود که در صدور دستورالعمل رسمی به نویسندگان و فرهنگیان برای تبلیغ عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نمود یافته است؟ … به نظر جنابعالی بیانیه منتشر شده از سوی خبرگزاری عربستان سعودی علیه مواضع ترامپ در پذیرش قدس به عنوان پایتخت اسرائیل چگونه تحلیل می شود؟

هر روز که بر تحولات در داخل عربستان و منطقه می گذرد و حکومت آل سعود بخش بیشتری از مشروعیت دینی خود را که تا دیروز برای ماندن در راس امور سیاسی در ریاض آن را به کار گرفته بود از دست می دهد و در باتلاق جنگ دوگانه و پوچ در شبه جزیره عرب و یمن که هنوز نیز آمریکایی ها نقشه آن را کشیده و از اتاق عملیات در سفارت آمریکا در ریاض اداره می کنند، فرو می رود می توان فهمید که سلمان آخرین پادشاه آل سعود خواهد بود و پسرش محمد پس از شکست در همه سطوح داخلی و خارجی توسط آمریکایی ها طی یک درگیری داخلی به کنار رانده می شود. و به دنبال آن نه تنها با پایان به کارگیری دین برای ادامه حکومت عربستان روبرو خواهیم شد بلکه شاهد پایان تاریک حکومت این سلسله بر حجاز باشیم که نامش حکومت سوم عربستان است.

نشانه ها و شاخص های این امر آشکار است چه از برنامه توسعه ۲۰۳۰ که به عنوان نسخه ماسونی صهیونیست ها برای کشورهای جهان سوم پیچیده شده، و چه از طریق پریدن حرف از دهان عروسکشان محمد بن سلمان هنگامی که با افتخار و با خوشحالی گفت افراط گری دینی را که از سال ۱۹۷۹ در کشور و سرزمین های مجاور نفوذ پیدا کرده از بین برده است و در مقابل اسلام معتدل و روشنفکر که همان اسلام آمریکایی است را رواج خواهد داد. این گام نقطه جدایی میان آل سعود و وهابیت سنتی خواهد بود که منجر به رسیدن آل سعود به قدرت و حفظ آن تا این لحظه شده است.

از اینجا می توان دلیل اعلام ازدواج ناپاک میان حکومت ریاض که فارغ از هرگونه پایبندی به دین واقعی است و دولت صهیونیست ها در فلسطین که فقط یکی از ناوگان های آمریکا در سرزمین فلسطین است را متوجه شد.

این سخنان حاکم جدید که مشتاق است پس از پایان دوره هم پیمانی خاندان آل سعود با مذهب وهابیت، تحت قیمومیت آمریکا به صهیونیسم جهانی نزدیک شود و با تلاش برای سیطره بر امپراطوری سنتی عربستان به بهانه مبارزه با فساد بر صندلی حکومت تکیه زند مشخص می کند که حکومت سوم عربستان در حال سقوط است و تلاش می شود نسخه آمریکا که هیچ گونه رنگ و بوی مذهبی ندارد جایگزین آن شود.
اما بیانیه دیوان پادشاهی در خصوص قدس تنها تلاشی شکست خورده و رسوا شده برای پوشاندن واقعیت و نشانه دست داشتن بن سلمان با بن زاید و بن دحلان در معامله قرن برای حل مسئله فلسطین است.

دوران پس از آزادی سعد حریری نخست وزیر لبنان از ریاض و پس گرفتن استعفای خود را که از آنجا مجبور به اعلامش شده بود چگونه تحلیل می نمایید؟ آیا محمد بن سلمان برگه فتنه سیاسی در لبنان را باخت؟ و می توان گفت که محمد بن سلمان تلاش می کرد تا اوضاع داخلی لبنان را در جهت خدمت به اهداف آمریکا و اسرائیل بحرانی نماید؟

تلاش برای بحرانی ساختن اوضاع داخلی لبنان در راستای ایجاد فتنه ای که به آن اشاره نمودید تنها یکی از فرمان های آمریکا بود که در نطفه خفه شد
و با عقلانیت و هوشیاری دوگانه سید حسن نصرالله – ژنرال میشل عون به سختی شکست خورد. در این رابطه وزیر امور خلیج معروف به آقای السبهان جایگاه خود را از دست داد و احتمال کنار گذاشته شدن وزیر خارجه و خلاصی آمریکا از شخص محمد بن سلمان افزایش یافت.
محمد بن سلمان گمان می کرد از طریق انقلاب کوشنر در ریاض می توانست بیش از پیش به رژیم صهیونیستی نزدیک شده و حمایت آن ها را برای کلیه طرح های خود به دست آورد.
در زمان حکومت پادشاه سابق عبدالله بن عبدالعزیز طرح عربی صلح که در آن به رسمیت شناختن اسرائیل و بخش هایی از فلسطین و عقب نشینی از جولان سوریه و باقی مانده سرزمین های لبنان علاوه بر موارد بسیار دیگر اشاره شده بود، مطرح شد، آیا این به معنای این نیست که خاندان حاکم (آل سعود) عملا از مسئله فلسطین عقب نشینی کرده اند؟ بلکه به سمت برقراری ارتباط مسستقیم با (اسرائیل) و به صورت تقریبا علنی پیش رفته اند؟ همانطور که روزنامه های آنان از زیارت ولی عهد محمد بن سلمان سخن می گویند، روابط میان ریاض و (اسرائیل) تا کجا پیش خواهد رفت؟

طرح توسعه بن سلمان معروف به ۲۰۳۰ نشانه آن است که آینده روابط میان ریاض و تل آویو همدستی این دو در همه چیز است. از طریق کنار گذاشتن طرح منسوب به ملک عبدالله  که عملا طرح توماس فریدمن است تا آنچه که اکنون به صلح تاریخی میان اعراب و رژیم صهیونیستی شناخته می شود که آن نیز بخشی از معامله قرن است که تلاش می کند تا مسئله فلسطین را به شکل نهایی و یک بار برای همیشه حل و فصل نماید. اما در حال حاضر به دلیل موازنه قوا در فلسطین و کشورهای عربی و اسلامی و بین المللی بر ضد منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا، برای آن ها این امکان وجود ندارد.

با توجه به اختلافات سیاسی میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران چه مسئله یا توجیهی این دو کشور را در حالت کشمکش دائم قرار می دهد؟ و موضع آشکار سابق محمد بن سلمان ولی عهد  که گفت منتظر نمی شویم تا درگیری به عربستان برسد بلکه تلاش خواهیم کرد تا درگیری در ایران باشد به ویژه که این سخنان نزدیک به زمان انجام عملیات تروریستی در مجلس ایران ایراد شد، با توجه رصد اوضاع توسط شما آیا ارتباطی بین این سخنان با حادثه مذکور وجود داشت و می توان پیش بینی کرد که حوادث مشابه در داخل ایران اتفاق بیفتدیا حتی منافع این کشور در خارج توسط بازوهای ریاض و گروه های تروریستی که تحت حمایت مالی آن هستند مورد حمله قرار بگیرد؟
رویارویی میان عربستان و ایران همان رویارویی میان طرح آمریکایی – صهیونیستی در منطقه به نمایندگی از عربستان از یک سو و طرح اسلامی، عربی، قومی و ملی که ایران پایگاه اساسی آن است از سوی دیگر می باشد و رویارویی دو کشور یا دو حکومت نیست.
آنچه بن سلمان در مورد انتقال درگیری به داخل ایران اعلام کرده است بله درست است عبارت بود از عملیات آمریکایی که عربستان تلاش کرد آن را از طریق اتاق های عملیات در جده، مکه، ریاض، اربیل و کراچی اجرا نماید. فرمانی که گام اول آن همانطور که ذکر کردید در اتاق عملیات اربیل با همکاری قوی مسعود بارزانی و تلاش برای ادغام منافقین از باقی مانده های گروه رجوی با تشکیلات پراکنده داعش که مستقیما زیر نظر سبهان و آمریکایی ها بودند،اجرا گردید. لکن به سرعت در نطفه خفه شد و با سقوط آن همه افرادی که در آن دست داشتند از جمله افسران اطلاعات عربستانی، پاکستانی و کردستانی و همچنین افسران جزء آمریکایی ساقط شدند.

صادق الحسینی درباره انتفاضه سوم در گفتگویی تازه با پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر افزود:
انتفاضه آخر در تمام نقاط آغاز شده است و سپس ضربه نهایی بر صهیونیست ها است که پشت سرهم فلسطین را ترک نمایند، بر کشتی ها سوار شده و یک بار برای همیشه بروند!
با توجه به تاریخ کمک های مردمی و انتفاضه های مسلحانه مقاومت در برابر موج مهاجرت صهیونیست ها به فلسطین در پایان قرن ۱۹ و مقاومت در برابر اشغالگر انگلیسی که پشتیبان مهاجرت به فلسطین بود و از زمانی که نیروهایانگلیسی در سال ۱۹۱۷ در همین ماه قدس را اشغال نمودند، اولین کمک های مردمی در سال ۱۸۸۲ بر ضد مهاجرت یهودیان و برپایی شهرک هاییهودی در سرزمین های فلسطینیان آغاز گردید. و این کمک ها در سال ۱۹۲۰ و ۱۹۲۲ در مواجهه با اشغالگر انگلیسی و سیاست های حمایت گر مهاجرت یهودیان به فلسطین ادامه یافت.
پس از صدور اساسنامه استعمار برای فلسطین از سوی آنچه لیگ ملل نامیده می شود، که حق استعمار انگلیس بر این بخش از وطن عربی را قائل شد، دامنه موج های مقاومت فلسطین گسترده گردید و اشکال موثرتر و سازمان یافته تر به خود گرفت. این سند بر ضرورت اقدام لازم توسط انگلیس برای تاسیس کشور یهودی در فلسطین تاکید کرده بود.

این کارشناس مسائل امنیتی جهان عرب در ادامه به پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر گفت: «این انتفاضه ها و کمک ها در اوایل قرن ۲۰ در خصوص البراق در سال ۱۹۲۹ و به دنبال تلاش یهودیان برای تبدیل دیوار البراق به میراثیهودی با حمایت مقامات اشغالگر انگلیسی بود به اوج خود رسید. این امر مقامات انگلیسی را مجبور نمود تا از حمایتیهودیان عقب نشینی کند و هویت اسلامی – عربی دیوار البراق تثبیت گردد.»

الحسینی افزود: «انقلاب معاصر فلسطین که جنبش فتح آن را در سال ۱/۱/۱۹۶۵ آغاز نمود ادامه دهنده این کمک ها و انقلاب ها بود که برجسته ترین آن انقلاب قسام در سال ۱۹۳۶ است. انقلاب مسلح معاصر فلسطین نیز از شیوه کمک ها و انتفاضه های مردمی در مواجهه با اشغالگر که از انگلیسی به یهودی تبدیل گشت، استفاده می نماید.
به طوری که فرماندهی انقلاب فلسطین درسال ۱۹۸۷ در این ماه انتفاضه کامل و شاملی را از سوی همه آحاد مردم فلسطین برای رویارویی با اشغالگر صهیونیستی که فکر می کرد همه آرمان مردم فلسطین برای آزادی را از بین برده، به راه انداخت. درست در هنگامی که ارتش اسرائیل با همدستی ارتجاع عرب و حمایت آمریکا موفق گردید نیروهای انقلاب فلسطین را از لبنان اخراج کند و در کشورهای عربی پراکنده سازد. این انتفاضه اصطلاحا انتفاضه اول نام گرفت و شهید خلیل الوزیر (ابوجهاد) آن را طراحی و شهیدیاسر عرفات (ابوعمار) سازماندهی و فرماندهی نمود. انتفاضه ای که توسط اتاق عملیات مجهز و با امکانات مالی و تدارکاتی بالا مدیریت شد.»

وی در ادامه گفت: «این انتفاضه تا عقب نشینی حکومت صهیونیستی و امضای توافقنامه اسلو توسط آن ادامه یافت و به رغم ملاحظات بسیار ما نسبت به آن، موجب بازگشت هزاران مبارز و شهروند فلسطینی از تبعید به فلسطین و به رسمیت شناختن حداقلی اشغالگر نسبت به حقوق مردم فلسطین شد.
مبارزانی که برگشتند برای لبیک گفتن به ندای الاقصی در سال ۱۹۹۶ نیزیک لحظه تردید نکردند و با سایر مردم فلسطین در انتفاضه مسلح در برابر اشغالگر اسرائیلی شرکت نمودند به طوری که کلیه تشکیلات گارد رئیس فلسطینی با لباس نظامی متمایز خود و با انواع سلاح در دسترس در عملیات نظامی فلسطینیان که بر ضد پایگاه های اشغالگر در سراسر کرانه باختری رود اردن ترتیب داده شده بود، شرکت کردند. این عملیات برای جلوگیری از عملیات حفاری در زیر مسجد الاقصیتوسط مقامات اشغالگر اجرا شد که ممکن بود موجب تخریب ستون های مسجد الاقصی شود. به همین دلیل انتفاضه نفق (تونل) نام گرفت.»

این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: «مردم فلسطین در سپتامبر سال ۲۰۰۰ نیز به ندای الاقصی به هنگامی که شارون مجرم تلاش کرد با ورود خود به صحن ها به مسجد الاقصی بی احترامی نماید پاسخ دادند و با رهبری رئیسیاسر عرفات (ابوعمار) انتفاضه الاقصی را به راه انداختند که در نتیجه مقامات اشغالگر مجبور به عقب نشینی موقت از اشغال مسجد الاقصییا تجزیه آن شدند و ابوعمار را در مقر خود در رام الله در سال ۲۰۰۲ تا زمانی که دستگاه های امنیتی اسرائیل موفق به مسموم ساختن و قتل وی شدند، همانطور که همه می دانند محاصره نمودند.»

محمد صادق الحسینی در نهایت راهبرد مقاومت نسبت به فلسطین اشغالی را تحلیل کرد و گفت: «با توجه به تحولات عمیق و گسترده در منطقه عربی – اسلامی به ویژه پس از پیروزی های بزرگ محور مقاومت در حمله استراتژیک خود علیه آلات دست استعمار آمریکایی و اشغالگر صهیونیستی مانند داعش و خواهرانش و حمایت کننده آن ها از آل سعود گرفته تا آل ثانی و آل سلجوق ، مرحله آخر این حمله استراتژیک به صورت پشت سرهم و انتفاضه مردمی آغاز گردید که اولین ندای آن از غزه  با درخواست اسماعیل هنیه از مردم فلسطین برای آغاز انتفاضه جامع علیه اشغالگر و تصمیم رئیس جمهور آمریکا برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر و انتقال سفارت آمریکا به آن، برخاست.
ندای شماره ۲ نیز از بیروت و از زبان سید حسن نصرالله که گام های عملیاتی این انتفاضه را مطرح نمود شنیده شد. ابعاد و حجم شرکت کنندگان در مرحله اخیر حمله استراتژیک محور مقاومت علیه طرح استعماری صهیونیستی – آمریکایی و آلات دستشان از ارتجاع عرب و در راس آن ها حکام عربستانی مشخص نمود.

اهمیت ندای شماره ۲ صادر شده از زبان سید مقاومت جناب سید حسن نصرالله در موارد زیر است:

۱- اعلام بخش پایانی حمله جامع استراتژیک محور مقاومت و اعلام مسیر و جهت این حمله یا قطب نما. به سمت قدس … به سمت قدس با میلیون ها شهید می رویم.

۲- این ندا از ایجاد و فعال سازی اتاق عملیات مشترک نیروهای هم پیمان مقاومت خبر می دهد که در مسئول انتفاضه کنونی خواهد بود. از مدیریت عملیات ابتدا از هماهنگی میان اقدامات صورت گرفته برای انتفاضه کنونی مردمی گرفته تا حمایت و مشارکت در عملیات نظامی که نیروهایشرکت کننده در انتفاضه در داخل فلسطین انجام خواهند داد و در نهایت مشارکت مستقیم و گسترده و با همه انواع اسلحه در بخش آخر حمله استراتژیک.

۳- ما با رویت جایگاه سید حسن نصراالله و با توجه به اعلام پیروزی دیروز بر داعش در عراق و امروز در سوریه و سپس دیدار روسای جمهوری روسیه و سوریه در پایگاه حمیمیم بشارت پیروزی در مرحله پایانی را می بینیم که انتظار برای وقوع آن طولانی نخواهد بود و ما به زودی خواهیم دید که نیروهای محور مقاومت پیروزمندانه و با پایان دادن به حضور اشغالگر اسرائیلی در تمام فلسطین وارد قدس و مسجد الاقصی می شوند.

از این جهت این انتفاضه مبارک پایان غم و اندوه فلسطینیان و پیروزی آن ها طی ۱۰۰ سال مبارزه دائم و طاقت فرسای خواهد بود.
این ندا تاییدی دوباره بر گفته های جناب سید حسن نصرالله است که گفت: هر جا که لازم باشد خواهیم بود و این بار در قدس: دروازه زمین به آسمانتا زنده هستیم مدد از خدا بجویید.»

حدیث امام صادق(ع)
۲٫ حدیث امام صادق(ع) در کتاب معتبر غیبت شیخ طوسی/ «موت ملک عبدالله»، «اختلافات شدید حکومتی پس از مرگ او» و «کوتاهی دورۀ حکومت حاکمان بعدی او» نشانۀ نزدیکی ظهور:

متن روایت
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: مَنْ یَضْمَنْ لِی مَوْتَ عَبْدِ اللَّهِ أَضْمَنْ لَهُ الْقَائِمَ. ثُمَّ قَالَ: إِذَا مَاتَ عَبْدُ اللَّهِ لَمْ یَجْتَمِعِ النَّاسُ بَعْدَهُ عَلَى أَحَدٍ وَ لَمْ یَتَنَاهَ هَذَا الْأَمْرُ دُونَ صَاحِبِکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ یَذْهَبُ مُلْکُ سِنِینَ وَ یَصِیرُ مُلْکَ الشُّهُورِ وَ الْأَیَّامِ.

فَقُلْتُ: یَطُولُ ذَلِکَ؟

قَالَ: کَلَّا.

ترجمه
ابی‌بصیر می‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند(خبر قطعی دهد)، قیام قائم را تضمین می‌کنم، سپس فرمود: هنگامی‌که عبدالله بمیرد، مردم بعد از او بر احدی جمع نمی‌شوند و این امر (حکومت) ختم نمی‌شود مگر به صاحبتان إن‌شاءالله و فرمانروایی ماه‌ها و ایام جایگزین سال‌ها می‌شود،

پس گفتم: تحقق این امر طولانی است،

فرمود: هرگز.

منبع
الغیبة(شیخ طوسی)، ص۴۴۷

بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰

اثبات الهداة (شیخ حر عاملی)، ج۵، ص۳۵۷

بررسی سند روایت
بنا بر نظر متخصصین حدیث؛ سند روایت صحیح و بدون اشکال است.
گرچه در منابعی که در اختیار داریم این روایت اولین بار در کتاب غیبت شیخ طوسی آمده و اصطلاحاً از منفردات شیخ است، اما با توجه به آتش سوزی کتابخانه شیخ و کتابخانۀ شاپور و دیگر وقایع عصر شیخ طوسی خیلی جای تعجب نیست که در باقی کتب هم عصر شیخ و قبل از او این روایت نیامده است، علاوه بر اینکه سند شیخ تا امام معصوم متصل است و خود شیخ عالم به رجال و تراجم بوده و این خود سبب قوت روایت است. همچنین این روایت معارض خاصی در میان سایر روایات ندارد و با توجه به متن و محتوای روایت، داعی خاصی نیز برای جعل آن به نظر نمی‌رسد.
بررسی محتوای روایت
الف) آنچه از ظاهر روایت برمی‌آید:

مردن عبدالله (با ویژگی‌هایی که ذکر می‌شود) نشانۀ نزدیکی ظهور است.
این عبدالله پادشاه و حاکم بوده است.
حکومت او سال‌ها برقرار بوده است.
بعد از مردن او، حکومت متزلزل می‌شود و بر شخص دیگری وفاق صورت نمی‌گیرد و حاکمان بعدی حکومت‌های یکساله و کمتر خواهند داشت.
بعد از او، حکومت در سرزمین او مستقر نمی‌شود تا نهایتاً حکومت به دست امام زمان(عج) برسد.
ب) اینکه مردن عبدالله زمینۀ جنگ قدرت در عربستان خواهد شد، مطلبی است که لااقل چندین سال است توسط تحلیل‌گران سیاسی خارجی و داخلی بیان شده است

ج) با توجه به اینکه جزئیات بیان شده در روایات با وضعیت کنونی عربستان و ملک عبدالله تطبیق می‌کند:

احتمال اینکه منظور امام صادق(ع) مردن همین شخص باشد و در نتیجه ظهور نزدیک باشد، بسیار محتمل و جدی است و قرائن بسیاری موید این احتمال است.
ظاهراً استدلال یا قرینۀ قابل اعتنایی برای اینکه بتوان ثابت کرد یا احتمال قابل توجهی داد که وضع فعلی عربستان مصداق روایت امام صادق(ع) نباشد، وجود ندارد.
در عین حال، تطبیق روایت مذکور بر وضع فعلی عربستان به صورت قطع و یقین ممکن نیست، بلکه در حد یک احتمال قوی و جدی قابل طرح است.
مهمترین فوائد توجه به نزدیکی ظهور، توجه، بررسی و اهتمام بیشتر به وظایف فردی و اجتماعی یک منتظر نسبت به وضعیت خود و جهان است و تلاش مضاعف برای تقویت زمینه‌های ظهور و کاستن از موانع و آسیب‌ها. نشانه‌ها توجه ما را جلب می‌کنند تا به نقاط و وظایف مغفول با دقت بیشتری نگاه کنیم و با کنار گذاشتن رخوت، عاقلانه‌تر وظایف خود را شناخته و مورد توجه قرار دهیم. تمام این وظایف از همان مجرای تکالیف الهی و احکام شرعی می‌گذرد که مبتنی بر معارف دین و در رأس آن اوامر و اشاره‌های ولایت-در زمان ما ولی فقیه؛ امام خامنه‌ای- است. اهمیت مبارزه با ظالم، جهاد، کمک به مسلمان و مظلوم، هدایت و نجات انسان‌ها همه از ارکان بدیهی اسلام است که جهت و نوع آن بر اساس شرایط زمان تغییر می‌کند و با اشاره و تدبیر ولیّ تعیین می‌شود.
برای این توجه و اهتمام مضاعفِ ناشی از توجه به نزدیکی ظهور که ذکر شد، همان احتمال قوی کاملاً کافی است؛ همچنان که در امور دیگر زندگی اینچنین است.

منبع: http://www.jc313.ir


مقاله مهدویت + تسلیم و جامعه مهدوی


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا