📗 کتاب کتاب های داستانی (رمان)کتاب های عمومی

دانلود کتاب اسارت بشر pdf نوشته ویلیام سامرست موآم

امتیاز یادت نره

دانلود کتاب اسارت بشر ، دانلود اسارت بشر ، دانلود رایگان کتاب اسارت بشر ، دانلود فایل pdf کتاب اسارت بشر نوشته ویلیام سامرست موآم به صورت PDF ، pdf اسارت بشر نوشته ویلیام سامرست موآم به صورت PDF ، دانلود رایگان pdf اسارت بشر

دانلود کتاب،دانلود رایگان کتاب،pdf کتاب ، دانلود pdf کتاب ، دانلود pdf رایگان ، برای موبایل و کامپیوتر لینک مستقیم book

دانلود کتاب رایگان ، دانلود pdf ، دانلود رمان ، دانلود کتاب های برتر

دانلود کتاب اسارت بشر نوشته ویلیام سامرست موآم به صورت PDF

درباره کتاب:

نام کتاب: اسارت بشر (Of Human Bondage)

نویسنده: ویلیام سامرست موآم (اولین نسخه منتشر شده در سال ۱۹۱۵)

مترجم: یوسف جمشیدی پور (بر اساس نسخه منتشر شده در سال ۱۳۳۴ شمسی)

netpaak.ir telegram دانلود کتاب اسارت بشر pdf نوشته ویلیام سامرست موآم

فرمت فایل: PDF

حجم فایل: ۳٫۷ مگابایت

تعداد صفحات کتاب: ۲۴۰ صفحه

موضوع کتاب اسارت بشر:

کتاب اسارت بشر، شاهکار ویلیام سامرست موآم و یکی از پرطرفدارترین رمان های قرن بیستم است. فیلیپ کری، پسربچه ای حساس به تازگی پدرش را از دست داده است و مادر مریضی نیز دارد. او با وجود معلولیتی مادرزادی در پای خود جای خالی عشق و حمایت را به شدت در زندگی اش احساس می کند. فیلیپ پس از مدتی ماندن در زیر دست عمویش که کشیشی متعصب و خشک و بی روح است درس و تحصیل را رها کرده و ابتدا به هایدلبرگ و سپس به پاریس سفر می کند؛ در همین شهر است که اولین رویاها برای تبدیل شدن به هنرمندی بزرگ در ذهن فیلیپ جان می گیرد. اما فیلیپ پس از مواجهه با واقعیت های زندگی و درک عدم تأثیرگذاری خود بر دنیا، آرمان گرایی دوران جوانی اش را از دست می دهد. او پس از بازگشت به لندن برای تحصیل در رشته ی پزشکی، شیفته ی پیش خدمتی به نام میلدرد می شود و پا به رابطه ی عاشقانه ای می گذارد که مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر می دهد…

قسمتی از متن کتاب اسارت بشر:

فیلیپ فقط از روابط عشقی خود و میلدرد برای گریفیث تعریف کرده بود و شاید متجاوز از پنجاه مرتبه میلدرد را توصیف و تحسین کرده بود. به این علت گریفیث ندیده می توانست مشخصات کامل میلدرد را به نحو احسن بیان کند، هنگامی که فیلیپ از چهره زیبا و رنگ پریده میلدرد سخن می گفت گریفیث بی اختیار به خنده می افتاد.

پس از صرف غذا آندو مجداد راه ایستگاه را در پیش گرفتند، فیلیپ دست در بازوی میلدرد انداخت و مشغول توصیف نقشه مسافرتی که برای گذراندن ماه عسل در فرانسه کشیده بود گشت …